خواهر گلم خواهر گلم ، تا این لحظه: 26 سال و 11 ماه سن داره
اورانوساورانوس، تا این لحظه: 30 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره
سیاره منسیاره من، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره
للیللی، تا این لحظه: 25 سال و 11 ماه سن داره

🌠سیاره

آه...!

خالم دیشب اومد واسه خداحافظی بنابراین ما نتونستيم بريم مهمونی عموم و همچنین حرم .خیلی بد شد آخه حسابی خودم دلم میخواست که بريم حرم    الان دلم درد میکنه ،خواهرم حالش خوب نیست ،نشد بريم حرم تا واسش دعا کنم خیلی دلم گرفته و خیلی حرفا داشتم . ...
4 آذر 1394

بدون عنوان

با خبر شدیم که مهمونی عموم امشبه از ساعت 8تا9 ،بابام گفت میريم اما باید باهاش حرف بزنم ...بابای من پسر بزرگ خونوادست و کلی واسه عموهام  زحمت کشیده حتی از بابابزرگم هم بیشتر ،ولی اون طوری که شایسته ی بزرگ بودنشه باهاش رفتار نمیشه و بابام این رفتارا رو به دل نمی گیره اما مثل اینکه قرار نیست تموم شه ،به همین دلیل گفت باید امشب با داداشام صحبت کنم .
3 آذر 1394

صبح بخیر

امروز روز خوبی هم بود هم نبود ،آخه نمازم قضا شد ،ولی خوبه چون زود بیدار شدم . امروز احتمالا خالم بیاد خونمون شایدم زنگ بزنه چون فردا میخواد بره کربلا .مهمونی عموم هم فکر کنم دیشب بود که چون بابام وقت دکتر داشت نرفتیم .
3 آذر 1394

حال این روزهای سردم

امروز کلی خسته بودم و هستم نمیدونم چرا انقدر بی حالم احساس میکنم سرديم کرده ،شایدم به خاطر هوای متغیر مشهد.امروز خيييلي هوا سرد بود طوری که اصلا گرم نشدیم . الان خواهرم سازش تمرین میکنه ،خوشحالم که یکم بهتر شده ،الهی بمیرم براش یه هفتست که حال خوبی نداره ،همش به خاطر استرسه... خواهرم فردا کلاس داره که طبق معمول همیشه البته بدون فکر پیش ،منم باهاش ميرم ،فردا شاید مهمونی عموم هم باشه چون امشب از کربلا برمیگردم که به احتمال زیاد ما نميتونيم بريم ،مهمونی نیست نیست یه روزيه که با کارامون تداخل داره و نمیشه بريم .  
2 آذر 1394

بدون عنوان

بالاخره لباس مناسب پیدا کردیم ،امروز دلمون زدیم به دریا و با خواهر گلم رفتیم بیرون .دو سه تا مغازه بیشتر نرفته بودیم که لباس مناسب پیدا کردیم ...از اول هم باید خودمون می رفتیم ،الهی بمیرم خیلی مامان و بابام اذیت شدن،خدا ما رو ببخشه. عکسشون ميذارم البته به زودی 
1 آذر 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به 🌠سیاره می باشد